زندگینامه جانباز حسین میرغیاثی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین میرغیاثی فرزند احمد، در تاریخ 15 اردیبهشت ماه سال 1341 در شهرستان نیریز و در دامان خانوادهای متعهد و با ایمان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان فاطمه طباطبایی نیریز آغاز کرد. بعد از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی حبیب الله بهرامی این شهر شد. در سال دوم راهنمایی از ادامه تحصیل خودداری و در مغازه پدرش مشغول به کار گردید. با...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
حسین میرغیاثی فرزند احمد، در تاریخ 15 اردیبهشت ماه سال 1341 در شهرستان نیریز و در دامان خانوادهای متعهد و با ایمان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در محیط آرام خانواده سپری و سپس تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان فاطمه طباطبایی نیریز آغاز کرد. بعد از اتمام دوران ابتدایی وارد مدرسه راهنمایی حبیب الله بهرامی این شهر شد. در سال دوم راهنمایی از ادامه تحصیل خودداری و در مغازه پدرش مشغول به کار گردید. با...
شهدا سال 60 -زندگینامه شهید حسین امینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۰ »
عرصه زمین خاکی در مقابل همت و جوانمردی شهیدان، عرصه تنگی است؛ زیرا آنان بر کرانه ازلی و ابدی هستی نشسته و دل در گرو معشوق نهاده بودند. از هر آنچه که رنگ تعلق میپذیرد بریده و عاشقانه در انتظار پرواز به سوی او به سر میبردند. جنگ تحمیلی بهانهای بود برای گشوده شدن درهای سعادت و حرکت کاروانیان نور از خاک به افلاک. حسین یکی از همان قبیله بودکه سال1340 در خانوادهای متدین و زحمتکش در روستای طشک...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا پارسا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
آنگاه که فرشتگان بال میگشایند تا متبرک زمین را به فرمان الهی به بالا ببرند و قطرات سرخ خونش را بر تارک آسمان بیافشانند، عجب تماشایی است. غلامرضا از قبیلهای بود که با خون خود متبرک شد، همو که در اولین روز از ماه بهمن سال 1345در شهرستان لامرد، میان خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. دوره ابتدائی را در دبستان ششم بهمن با موفقیت به پایان رسانید. سپس وارد مدرسه راهنمایی فضل نیریزی شد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا پارسا »
آنگاه که فرشتگان بال میگشایند تا متبرک زمین را به فرمان الهی به بالا ببرند و قطرات سرخ خونش را بر تارک آسمان بیافشانند، عجب تماشایی است. غلامرضا از قبیلهای بود که با خون خود متبرک شد، همو که در اولین روز از ماه بهمن سال 1345در شهرستان لامرد، میان خانوادهای مذهبی و متدین چشم به جهان گشود. دوره ابتدائی را در دبستان ششم بهمن با موفقیت به پایان رسانید. سپس وارد مدرسه راهنمایی فضل نیریزی شد و...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید محمد جواد توکلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد جواد توکلي »
محمدجواد از نسل استقامت بود و در اول تیرماه ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی و علاقهمند به اسلام و مکتب تشیع، چشمهای خود را به روی زیباییها گشود. پدرش میرزا علیاکبر توکلی و جد مادریاش از سادات نیریز هستند. از دوران طفولیت یک نوع کشش و توجه به مبانی دینی در خود احساس میکرد و علاقه عجیبی به قرآن داشت. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه فرهنگ نیریز شروع کرد. پس از گذراندن دوره ابتدایی وارد مدرسه...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد محمد جواد توکلي »
محمدجواد از نسل استقامت بود و در اول تیرماه ۱۳۴۳ در خانوادهای متدین و مذهبی و علاقهمند به اسلام و مکتب تشیع، چشمهای خود را به روی زیباییها گشود. پدرش میرزا علیاکبر توکلی و جد مادریاش از سادات نیریز هستند. از دوران طفولیت یک نوع کشش و توجه به مبانی دینی در خود احساس میکرد و علاقه عجیبی به قرآن داشت. تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه فرهنگ نیریز شروع کرد. پس از گذراندن دوره ابتدایی وارد مدرسه...
شهدا سال ۶۷- زندگینامه شهید بهمن امیری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد بهمن اميري »
سفره دل را گشوده و خدا را به میهمانی دعوت کرده بود. میخواست با اهدای هرآن چه داشت رضایت محبوب را جلب کند و نتیجه چند سال بندگی درراه او را به منصه ظهور برساند. بهمن، ۱۳۴۵/۱/۱ همراه با چلچلههای بهاری آواز زندگی را در روستای خواجه جمالی نیریز سرداد و پیامآور سبد سبد شادی شد. از همان کودکی بسیار متین و متواضع بود و نور وقار در چهره او نمایان بود. جلسات دعا و نماز او ترک...
زندگینامه آزاده و جانباز رمضان عجم زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
رمضان عجمزاده فرزند بهروز، در فروردین ماه سال 1347در خانوادهای مذهبی، متدین و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرتشروع نموده و با موفقیت گذراند. پس از پایان دوران ابتدائی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و همراه پدر به کشاورزی پرداخت. خانواده ایشان بسیار پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه میباشند. بطوریکه دو نفر از برادرانش مدتی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشته و...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
رمضان عجمزاده فرزند بهروز، در فروردین ماه سال 1347در خانوادهای مذهبی، متدین و کشاورز در آباده طشک بدنیا آمد. دوران تحصیلات ابتدائی را در دبستان هجرتشروع نموده و با موفقیت گذراند. پس از پایان دوران ابتدائی بعلت مشغله کاری و مشکلات زندگی ترک تحصیل کرده و همراه پدر به کشاورزی پرداخت. خانواده ایشان بسیار پایبند به نظام مقدس جمهوری اسلامی و ولایت فقیه میباشند. بطوریکه دو نفر از برادرانش مدتی در جبهههای نبرد حق علیه باطل حضور داشته و...
شهدا سال 64 -خاطراتی از شهید غلامرضا جمشیدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد غلامرضا جمشيدي »
خاطرهای از پدر شهید: در عملیات خیبر، غلامرضا 15 ساله بود و ایشان را به جبهه اعزام نمیکردند. وی کارت عضویت اینجانب (کارت طرح لبیک) را برمیدارد و عکس خودش را روی آن میچسباند. اما مسئولین متوجه می شوند و از اعزام او جلوگیری میکنند. خاطرهای از مادر شهید: آخرین باری که به مرخصی آمده بود صورتش را بوسیدم، با توجه به احساسات مادری، گریه کردم و گفتم: غلامرضا، تو را به خدا و امام زمان(عج) میسپارم. او هم...
بیاد شهید محمد طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
از فتح خیبر آمده محمد آمـد محمد لیک جسم پرخون در آرزوی مرقد حسینی باد صبا بر گو تو بر شهیدان باشد محمد میهمان محمود شد طاهری با پیکر مطهر از خون سرخ نوگلان پرپر در فصل گل چون لاله داغداریم خون شد دل ما از غم محمد وصل حسین را میدهد بشارت پشت پدر خم گشته دیده اش کور چون آرزو دارد شه شهیدان گوید که نبود قابلت حسین جان مادر ز داغ و مرگ این عزیزان...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
از فتح خیبر آمده محمد آمـد محمد لیک جسم پرخون در آرزوی مرقد حسینی باد صبا بر گو تو بر شهیدان باشد محمد میهمان محمود شد طاهری با پیکر مطهر از خون سرخ نوگلان پرپر در فصل گل چون لاله داغداریم خون شد دل ما از غم محمد وصل حسین را میدهد بشارت پشت پدر خم گشته دیده اش کور چون آرزو دارد شه شهیدان گوید که نبود قابلت حسین جان مادر ز داغ و مرگ این عزیزان...
شهدا سال 66 -زندگینامه شهید رضا اذزیون
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید رضا اذزیون »
سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیدهاند و بسوی آشیان مهر رفتهاند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد. پرستوی مهاجر ما فروردین سال 1343 در شهرستان نیریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نیریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » شهید رضا اذزیون »
سالهاست که پرستوها از خانه پرکشیدهاند و بسوی آشیان مهر رفتهاند آسمان از حضور آنان شاد گشته و سخاوتمندانه بر زمین نظر دارد. پرستوی مهاجر ما فروردین سال 1343 در شهرستان نیریز، میان یک خانواده متدین و مذهبی دیده به جهان گشود. دوران دبستان را در مدرسه فرهنگ شهرستان نیریز گذراند. سپس برای سپری کردن دوره راهنمایی به مدرسه آپادانا وارد شد و برای ادامه تحصیل در دبیرستان شعله ثبت نام کرد. رضا در سالهای نخست تحصیل در سن...
زندگینامه جانباز احمد ایثاری زاده
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد ایثاری زاده (نارنجی) فرزند اکبر در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز متولد گردید. دوران طفولیت خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خویش و در روستای با صفای مشکان سپری نمود. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان شهید دکتر حسن آیت و به خاطر پارهای مشکلات مجبور به ترک تحصیل شد. در تاریخ 16 تیرماه سال 1365 از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. با...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
احمد ایثاری زاده (نارنجی) فرزند اکبر در تاریخ 25 اردیبهشت ماه سال 1348 در روستای مشکان بخش پشتکوه از توابع شهرستان نیریز متولد گردید. دوران طفولیت خویش را در دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خویش و در روستای با صفای مشکان سپری نمود. ایشان دوره ابتدایی را در دبستان شهید دکتر حسن آیت و به خاطر پارهای مشکلات مجبور به ترک تحصیل شد. در تاریخ 16 تیرماه سال 1365 از طریق بسیج به جبهه اعزام گردید. با...